بررسی صورتهای مالی چهار شرکت وَله، بیاچپی، ریوتینتو و فورتسکیو حکایت از آن دارد که سنگآهن سودآورترین بخش کسبوکار و حاشیه سود معدنکاری سنگآهن در هر چهار شرکت بیشتر از حاشیه سود کل است و صد البته هر دو قابل توجه. در این گزارش میخواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که چهار شرکت برتر معدنکار دنیا که 70 درصد از سنگآهن جهان را تولید میکنند و در مقایسه با معدنکاران ایرانی حقوق دولتی به مراتب کمتری میپردازند، با سود بیش از 50% خود چه میکنند؟ (گزارش افزایش سهبرابری حق انتفاع چه بر سر معدنکاری سنگآهن میآورد؟ نشان می دهد در ایران افزایش حق انتفاع چه مسائلی برای معدنکاری کشور ایجاد کرده است. همچنین گزارش حقانتفاع ۵۵ درصدی از چه ذهنیتی نشات میگیرد؟ حکایت از آن دارد که چه پارادایمها و ذهنیتهایی منجر به این شده که دریافت حقانتفاع 55 درصدی را جایز بدانیم. مطالعه این دو گزارش برای دریافت تصویری کلان از موضوع حق انتفاع در ایران پیشنهاد میشود.)
جدول 1 به طور خلاصه تناژ تولید سنگآهن، درآمد فروش سنگآهن و حاشیه EBITDA سنگ آهن را در این چهار شرکت نشان میدهد. (اعداد مربوط به سال 2023 است و فقط در مورد بیاچپی اعداد مربوط به سال مالی منتهی به 30 ژوئن 2024 است.) در ادامه درآمد کل، حاشیه EBITDA کل هر شرکت و سود خالص آنها آورده شده و نشان دادهایم چقدر از این سود در پروژههای توسعهای سرمایهگذاری شده است. در فرازهای آتی، به مرور مهمترین نکات عملکرد شرکتها خواهیم پرداخت.
ریوتینتو با تولید 332 میلیون تن سنگآهن رتبه نخست تولید سنگ آهن در جهان را به خود اختصاص داده است. شاخصحاشیه EBITDA سنگآهن و حاشیه EBITDA کل این شرکت به ترتیب 62 درصد و 44 درصد بوده که نشان میدهد سایر کسبوکارهای شرکت مانند تولید آلومینیوم و مس به سودآوری سنگآهن نبودهاند. بخش قابل توجهی از سرمایهگذاریهای شرکت مربوط به توسعه تولید سنگآهن است و بیش از یکسوم سرمایهگذاریها به این بخش اختصاص دارد. مس و آلومینیوم در رتبههای بعدی سرمایهگذاری قرار میگیرند. علاوه بر آن به کارگیری انرژیهای تجدیدپذیر و کربنزدایی از فرایند تولید محصولات با هدف کاهش 50 درصدی انتشار کربن تا سال 2030، از مهمترین اهداف شرکت است.
شرکت وله در سال 2023، 321 میلیون تن سنگآهن تولید کرده و 34 میلیارد دلار درآمد حاصل از فروش سنگآهن داشته است. حاشیه EBITDA تولید سنگآهن در وله 53 درصد بوده است. این شرکت از 8 میلیارد دلار سود خالص خود، 6 میلیارد دلار آن را در پروژههای سرمایهای هزینه کرده که 64 درصد این مقدار در پروژههای مرتبط با سنگآهن و 36 درصد آن در پروژههای مرتبط با تولید مواد معدنی مرتبط با گذار انرژی صرف شده است. توزیع هزینههای سرمایهای وله نشان میدهد با وجود آن که تقریبا تمامی سود (EBITDA) شرکت ازکسبوکار سنگآهن است، اما این شرکت یکسوم سرمایهگذاری سال 2023 خود را به توسعه مواد معدنی مرتبط با تحول انرژی اختصاص داده است.
شرکت بیاچبی سال مالی 2024 را با تولید 257 میلیون تن سنگآهن پشتسر گذاشته است. حاشیه EBITDA تولید سنگآهن در شرکت معادل 68% و از سه شرکت مورد بررسی در این گزارش بیشتر است. در سطح شرکت نیز بیاچپی عملکرد درخشانی داشته و توانسته است 54% حاشیه EBITDA کسب کند. بررسی دقیقتر صورتهای مالی نشان میدهد این شرکت در دوره مورد بررسی، 3/6 میلیارد دلار بابت حقوق دولتی پرداخت کرده که این رقم معادل 6/5% درآمد شرکت است. هزینههای استهلاک هم بر خلاف ایران که دچار اقتصاد تورم زده است، واقعی است و 10%درآمد بیاچپی به هزینههای استهلاک اختصاص یافته است. (این رقم برای گلگهر و چادرملو در سال 1402 به ترتیب حدود 2% و 1% بوده است!)
استراتژی سبد محصولات در بیاچبی با هدف پاسخ به نیازهای رشد جمعیت شهرنشین، کربنزدایی و برآورد تقاضای الکتریکی شدن تدوین و به همین دلیل علاوه بر تولید 257 میلیون تنی سنگآهن، تولید مس، نیکل و ... در پورتفوی شرکت دیده شده است. علاوه بر این بیاچپی با هدف تسریع در فرایند اکتشاف نسبت به تشکیل یک برنامه شتابدهنده جهانی با نام BHPXplor اقدام کرده است که در آن تمرکز ویژهای بر اکتشاف مواد معدنی مورد نیاز برای گذار انرژی دارد. سرمایهگذاریهای خطرپذیر شرکت نیز با هدف ایجاد فرصتهای تازه برای تقویت پورتفولیوی فعلی شرکت و حمایت از کربنزدایی در سال 2020 شکل گرفته است. مجموع این برنامههای خلاقانه به همراه «اکوسیستم متفاوت بیندیش و عمل کن»1 که در آن شرکت با طیف گستردهای از افراد خلاق همکاری میکند، با این امید طرحریزی شدهاند که بیاچپی سریعتر از سایر رقبا از آخرین روندهای صنعت مطلع شده و در خصوص ورود و خروج سرمایه، تصمیمگیری به موقع داشته باشد.
1 Think & Act Differently
رتبه چهارم تولید سنگآهن جهان با تناژ تولید 192 میلیون تن در اختیار این شرکت است. حاشیه EBITDA شرکت نزدیک به 60% است که این سودآوری، فرصتهای خوبی را برای توسعه در اختیار شرکت قرار میدهد. یکی از مهمترین اهداف توسعه فورتسکیو که در زیرمجموعه شرکت اصلی با عنوان فورتسکیو انرژی دنبال میشود، تولید هیدروژن و آمونیاک سبز است. هم اکنون نمونه اولیه تراکهایی که با هیدروژن کار میکنند و تراکهای برقی در معادن فورتسکیو مشغول به کارند که در آینده به تولید انبوه خواهند رسید.
اعداد جدول 1 به خوبی نشان میدهد هر چهار شرکت مورد بررسی بیش از 60% سود خالص سالانه خود را برای توسعه بیشتر و هدفمند سرمایهگذاری میکنند که بخش قابل توجهی از آنها با نیت پاسخگویی به نیازهای آتی در حوزههایی غیر از سنگآهن (مانند مس، نیکل و انرژیهای تجدیدپذیر) است. به نظر میرسد در شرکتهای معدنکار ایرانی چنین دوراندیشی وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد یا صرف پروژههای نه چندان اقتصادی مانند راهسازی و توسعه حمل و نقل ریلی میشود و یا صرف پروژههای افزایش نامتناسب ظرفیت زنجیره تولید که خودش به مشکلاتی دیگر از جمله کمبود سنگ دامن میزند.
علاوه بر این پیشبرد پروژههای توسعه در بخش معدن نیازمند وجود ثبات رویه مدیریتی است. به عنوان مثال بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی، میانگین زمان مورد نیاز از اکتشاف تا توسعه معادن مس و نیکل به ترتیب 17 و 13 سال است. به نظر شما در شرایطی که از مراحل اولیه شناسایی و پیجویی تا توسعه و بهرهبرداری از معدن، 15 سال زمان نیاز داریم ولی اعضای هیئت مدیره شرکتهای معدنی ما و مدیران عامل آنها، دوره عمر مدیریتی کمتر از یک سال دارند، انتظار کدام توسعه بنیادینی را در معدنکاری ایران باید داشته باشیم؟
دیدگاه خود را بنویسید